به گزارش پایگاه خبری چلچله بندر به نقل از فارس ، جواد بیژنی از پژوهشگران حوزه دین و سیاست در یادداشتی که مسیر پیاده روی اربعین نوشته، ذیل عنوان «جایگاه اربعین در تمدن سازی» آورده است: طی دهه اخیر که سال به سال بر شکوه و عظمت پیاده روی اربعین حسینی افزوده شده است، پیرامون برکات این مانور سیاسی_فرهنگی و تعظیم شعائرالله سخنان بسیاری رفته است حق هم همین است، چرا که از زوایای گوناگونی که به ماجرا نگریسته می شود، ارزش و آثار این عظیم ترین تجمع تاریخ بشر هویدا تر می شود.
یکی از ابعاد جذاب و قابل بررسی اربعین، بعد پیامد های تمدنی و آینده شناختی آن است. در پاره ای از تحلیل ها به این موضوع نیز اشاره شده است. اما در بیان جزئیات، کمتر دید شده است که رابطه مستقیم این دو تبیین شود.
آنچه در این مجال می توان نوشت این است که تمدن سازی بشر، برخلاف تصور عامه از تکنیک و ماشین آغاز نمی شود. تمدن سازی اولیه مسلمانان نیز که چند قرن چشم بشر را خیره نمود و نقش آن در اوج گیری تمدن امروزین غرب غیرقابل انکار است، از ساخت ابزار آلات، جهان گیری در عرصه نظامی و ترجمه متون باقی مانده سایر ملل پدیدار نگردید.
نقطه آغاز این تحولات عظیم که می توان آنرا در نوع خود یک پیچ تاریخی در حیات انسان خواند از بعث پیامبر خاتم صل الله علیه و آله وسلم و ایجاد تحول روحی در مخاطبان او دانست.
پیامبر اکرم مسلمانان اولیه را مسئولیت پذیر، دلسوز نسبت به سرنوشت هم، مهر ورز به جای کینه توز، متعادل در برابر غرایز بشری، وحدت حول توحید، تعهد داشتن برای ساخت دنیا باوجود اصالت انگیزه های معنوی و ابدی بار آورد.
با وجود برخی کاستی ها و ضعف ها، از قلب همین آموزه ها بود که دو قرن بعد تفوق علمی، فرهنگی و نظامی مسلمانان به نقطه اوج خود رسید و سایر ملت ها بویژه غربیان محتاج دانسته ها و تجارب علمی پیروان اسلام شدند.
اگر داستان غم انگیز سقوط تمدن مسلمانان را نیز بازخوانی کنیم، مهمترین و راهبردی ترین دلایل آن را نباید در حمله صلیبی ها و مغول جست، بلکه ویروس خودکامگی حاکمان و ظلم ناستیزی مردمان و باکتری بی تعهدی، تساهل و فردگرایی در جامعه موجب فروپاشی احساس مسئولیت و اتحاد بین اجزای امت شد.
ناگفته پیداست که چنین جامعه ای هرگز نمی تواند منافع خودش را تأمین کند و مجبور به دادن هزینه های بسیار، پذیرش حکمرانی ظالمان، مصالحه با دشمنان و عقب نشینی از خواسته های عالی و حتی متوسط خویش می شود.
حال اربعین چگونه به ساخت تمدنی نوین یاری می رساند؟
۱. با امواج بلند مهربانی به مهمانان امام مظلوم،حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، از هر قوم و هر کشوری، حتی غیرپیروان مکتب أهل بیت.
۲. با ترویج گسترده آموزه های نامیرا، جهانی و منطبق با فطرت عاشورا مثل ظلم ستیزی، توحید محوری، جذب حداکثری، فداکاری برای خدا و دین که هر کدام از این ها بحث مفصلی را می طلبند.
۳. بذل همه داشته های ممکن توسط ملت عراق و سایر شیفتگان مکتب اهل بیت در راه خدا که موجب جلب محبت و رحمت پروردگار به بشر و باز شدن درب های برکات الهی می گردد.
۴. زنده شدن روح وحدت در پرتو انگیزه مشترک و بازتولید یک قدرت عظیم و شکست ناپذیر در برابر دشمنان جهان اسلام و در نتیجه ایجاد یقین در قلب ها برای وعده قطعی غلبه بر شیاطین و ابرقدرت ها
۵. بازفهمی ارزشمندی، هدفمندی، سودمندی و زیبایی های اجتماعی دین در برابر جذابت های رنگ و رو رفته مکاتب ورشکسته بشری
۶. ایجاد رقت در قلب و ممانعت از واگرایی آن با مرور خاطرات حزن انگیز اهل بیت و درک نزدیک آن در صحنه و جغرافیا که پیامد آن پذیرش آسان تر کلام اولیای خداست.(کلامکم رشد) کاری که کمتر از عهده عقل و استدلال برمی آید.
۷. درک سختی هایی که اولیای الهی در راه رساندن پیام دین به آیندگان متحمل شدند در این سفر ملموس تر است و از اینجاست که لزوم گام نهادن در همین مسیر در جان آدمی می نشیند و سختی های آن نیز آسان می شود.
۸. به نظر این حقیر مهمترین دستاورد تمدن ساز این مسیر نورانی، احساس نیاز حقیقی به وجود رهبری بی همتا و جهانی از جنس امام حسین علیه السلام است که کانون مهر، جذابیت و لطافت برای مسلمین و پرچمدار ظلم ستیزی و انتقام از دشمنان تاریخی بشریت است.
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ